نظرات شما عزیزان:
نام: Samira
.........................................................
جنسیت: زن
.........................................................
محل سکونت: خراسان رضوي
.........................................................
سن: 6 / 4 / 1371
.........................................................
میزان تحصیلات: حسابداری
.........................................................
شماره تماس:
.........................................................
ایمیل و ای دی یاهو:
.........................................................
درباره من: به وبلاگ من خوش آمدید
در حالی که کونش میسوزه بی خیال نشسته سوت میزنه...!
اما کاش فراموش نمی کردم هرکس تکه کلامی دارد...
و نفهمیده باشی که اصلا دوستت داشت...؟
زمان هیچ وقت دردی را دوا نمی کند...
این خود ما هستیم که به درد عادت می کنیم...
عادت این قبیله این است...
دور آتشی که می سوزی می رقصند...
دستت را بده تا از آتش بگذریم
آنها که سوختند همه تنها بودند...
مشترک مورد نظر در آغوش دیگری بود...
سمیرا جان دلتنگ نباش
شادی ها از راه خواهد رسید . و لبخند در گوشهء لبانت جای خواهند گرفت .از امروز تا صد روز دیگر ،
از همین امروز بشمار .هر روز را یکی حساب کن تا روز صدم ، البته خبر های خوش قبل از روز صدم به تو خواهد رسید.
اگر باز هم در این مدت احساس دلتنگی کردی ،به وبلاگ (انجمن ضد زنان شلوغ )بیا. و مطالب آنرا مطالعه کن. آرزوی موفقیت و بهروزی برایت دارم .پاسخ:حکایت من حکایت کسی بود که عاشق دریا بود اما قایق نداشت، عاشق سفر بود اما همسفر نداشت، حکایت کسی بود که زجر کشید اما زجه نزد، زخم داشت اما ننالید، گریه کرد اما اشک نریخت، حکایت من حکایت کسی بود که پر از فریاد بود اما سکوت کرد تا همه ی صداها را بشنود...
|
Power By:
LoxBlog.Com |